من و تو همسفریم
با تو در ثانیه ها
کاش دلها در چهره ها بود

زندگی پرنده مشرق زمین فلسفه و عرفان گاهی باید رفت من خودمم عصر نفرین شده


من و تو همسفریم


با توام...

 مسافر لحظه های تنهایی

من و تو همسفریم !

با کوله باری از حسرت و آه ،

با دردهای مشترک ،

با سینه ای چاک چاک از

دشنه نا کسی کسان ،

همون کرکسان مخفی

در لباس آشنایان

حالا که هم قدمیم

و چشامون خیره به انتهای جاده ست ،

حیفه حرفهام رو ندونی

پس ببین ، یادت بمونه !!

کسی یم ، اینو ندونه !!

اون موقع که چشات ابریه و غم باریدن داره !

اون موقع که حس میکنی خورشید دلت رو

ابر های تاریک دلتنگی پوشونده !

اون موقع که غصه داری !

اون موقع که صدات خسته و تنهاست !

اون موقع که آرزوهات ته فرداست !

اون موقع که زندگیت لگد مال تحقیره !

اون موقع که امیدت به تقدیره !

اون موقع که دردت شده مخفی !

بدون منم کنارتم

با تو

و مسافر همون جاده یی که ،

 تو در امتداد ثانیه هاش قدم می زنی....

آری ....

من و تو همسفریم ....

 اینک ....

کوله بارت را ببند ، قدم بردار

هراسی از جاده به دل راه نده !

تو تنها نیستی....!!

من و تو هم نفسیم..

هم نفس دلتنگی

من و تو همسفریم..

همسفر جاده ی تنهایی . !!!


« ج _ علیخانی »



 

 

 



نظرات شما عزیزان:

میلاد
ساعت20:41---27 بهمن 1390
وقتی ادم یه هم نفس داشته باشه دیگه دلتنگی معنایی نداره واون جاده جاده تنهایی نیست
پاسخ: امیدوارم مطالب مورد توجهتون قرار گرفته باشه.


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








نویسنده : جعفر علیخانی تاریخ :



تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به با تو در ثانیه ها مي باشد.